یک سری خاطرهی محو از بچگی دارم که بابا کلی کاربن آبی داشت ..با چند تا کاربن مشکی لایشان.آن موقعها نمیفهمیدم کاربردش چیست فقط یادم است میگذاشت لای کاغذها و بومممم نوشتههایش چند برابر میشدند.یک بار وقتی معلم خوشنویسی مان تکلیف گفت خواستم از آن استفاده کنم و فردا به عنوان خطاط مدرسه شناخته شدم غافل از این که خط واقعی ام بدون کاربن لو خواهد رفت...
نمیشه خواهر نمیشه برادر... بازدید : 165
شنبه 9 اسفند 1398 زمان : 18:29